تاریخ فرش محرابی و فرش سجاده ای

07 فروردین 1397

سجاده یا همان جانماز نوعی فرش می باشد که مسلمانان روی آن نمازهای واجب خود را ادا می کنند. تاریخچه جانماز به زمانی بر می گردد.که اسلام وارد سرزمین پارس شد. در صدر اسلام حضرت رسول اکرم (ص) و صحابه ایشان یا روی زمین خاکی روی زمین یا روی لیف های خشک شده خرما نماز می خواندند.

تاریخ فرش محرابی و فرش سجاده ای

در مقاله ای دیگر تاریخچه سجاده فرش مفصل بیان شده است .

سجاده یا همان جانماز نوعی فرش می باشد که مسلمانان روی آن نمازهای واجب خود را ادا می کنند. تاریخچه جانماز به زمانی بر می گردد.که اسلام وارد سرزمین پارس شد. در صدر اسلام حضرت رسول اکرم (ص) و صحابه ایشان یا روی زمین خاکی روی زمین یا روی لیف های خشک شده خرما نماز می خواندند. 

در اوایل گسترش اسلام که مسلمان ها برای نخستین بار با پدیده ای به نام فرش پارسی آشنا شدند از نماز خواندن روی فرش اکراه می کردند چون با سنت حضرت رسول و صحابه مطابقت نداشت. بنابرین بعضی از فقها حکم به تحریم و از بین بردن سجاده ها و برخی دیگر حکم به کراهت نماز روی فرش دادند. ولی به مرور زمان و با فاصله گرفتن زمانی از دوره صدر اسلام و ورود تجملات و تولیدات جامعه ایرانی به فرهنگ عربی، فقها ناچار شدند که فرش را به عنوان جانماز بپذیرند ولی با شروطی خاص. شرط نماز خواندن بر فرش این بود که ساده باشد و هیچ شکل گل و بوته و حیوان و ساختمانی روی آن نباشد. اگر به فرش های برخی از مساجد اهل سنت بنگرید هنوز سایه ذهنیت علمای اسبق اهل تسنن را می توانید بر علمای کنونی مشاهده کنید. ولی در کشورهای اسلامی علمای روشن بین زیادی وجود دارند که برای این گونه امور کمتر به سیره خلفا و صحابه مراجعه می کنند و زیبایی و تمیزی و هماهنگی ساختار مسجد را برای جذب نمازگزار ضروری می بینند.

 فرش ایرانی سابقه ای چند هزار ساله دارد. ایرانیان پس از پرورش گاو و گوسفند وو شتر و کوتاه کردن پشم آن ها به دانش ریسندگی و تولید پارچه رسیدند و پس از آن به دانش تولید زیرانداز های فاخری که نشستن را لذت بخش کند دست پیدا کردند. آن طور که پژوهشگران می گویند ایرانی ها نخستین قومی بوده‌اند که به صنعت قالی‌بافی پرداختند و در این زمینه سرآمد جهانیان شدند.. چنانکه آخرین پژوهش های باستان شناسی هم موید این مطلبند. دلیل آن ها بر این نکته، وجود قدیمی‌ترین قالیِ پُرزدارِ شناخته‌شدهٔ موجود در جهان یعنی قالیچهٔ پازیریک است که در سال ۱۹۴۹ میلادی برابر با ۱۳۲۷ هجری شمسی توسطط گروهی از باستان‌شناسان روسی به سرپرستی پروفسور رودنکو در حفاری‌هایی در منطقهٔ آلتای سیبری جنوبی در درهٔ پازیریک کشف کردند.

فرش از حیث ساختار مانند پارچه است یعنی از تار و پود تشکیل شده است ولی وجود نخ های عمودی که از بین تار و پودد عبور می کنند و به فرش ضخامت می دهند که به آن نخ خاب یا نخ پرز گفته می شود باعث می شود که این کالا یک کالایی نفیس و  ارزشمند و آسودگی بخش تلقی گردد. ایرانیان پس از اختراع فرش رو به رنگ آمیزی آن با رنگ های موجود درر طبیعت آوردند و پس از آن که پی بردند که با حرارت دیدن الیاف در دیگ آب جوش حاوی رنگ، نخ های فرش تا ابد رنگ ثابتی خواهند داشت به دانش رنگرزی رسیدند. با ورود تجار اروپایی به ایران و دست یافتن آنها به این کالای نفیس و ارایه سفارش های بدیع آن ها نظیر به کارگیری نخ های ابریشم،  این صنعت بیش از پیش غنی تر شد و نقش و نگار گل های قالی ها  و مناظر طبیعت به قالی ایرانی راه پیدا کرد. 
از دوره هخامنشیان، دربار پادشاهان ایرانی بزرگترین مشتری فرش ایرانی بود و غالبا نفیس ترین فرش در دربار و سالن های اجتماعات آن ها یافت می شد. پس از شکست امپراطوری ساسانی گران قیمت ترین فرش تاریخ جهان یعنی  فرش بهارستان  - که 140 متر طول و 27 متر پهنا داشت و در کاخ کسری در شهر تیسفون قرار داشت - به دست اعراب بادیه نشین افتاد و ازبین رفت.  چون مسلمانان صدر اسلام از فرش و وسایل نفیس شناخت کافی نداشتند، به جای فروختن این فرش و تقسیم پولش بین یکدیگر، آن را به ده ها و صدها قطعه تقسیم کردند و هر مسلمان قطعه ای از آن را برای خویش برداشت. به همین علت هم اکنون دیگر هیچ اثری از این فرش نقیس باستانی وجود ندارد. این فرش یکپارچه و نفیس طبق تحقیقات دانشگاهی اساتید سرشناس اروپایی از ابریشم و طلا و نقره بافته شده بود.
پس از ورود اسلام به ایران، مسلمانان ایرانی میراث ساختمان سازی خود را در احداث مساجد به کار بستند و نوع جدیدی از ساختمان را با گنبد و گلدسته برای عبادت بنا نهادند که هنوز نیز همان شکل قدیمی خود را حفظ کرده است. در ابتدا کف مساجد به دلیل تعصبات بی جا و سخت گیری امویان و عباسیان بدون فرش بود. در ابتدای دوره امویان سجاده ها را می سوزاندند چون باورشان بر این بود که چون پیامبر اکرم بر سجاده نماز نمی خوانده است بنابرین استفاده کردن از سجاده نوعی بدعت در دین به شمار می رود. ولی اندک اندک که فرش به دربار سلطنت  آن ها ورود پیدا کرد آن ها کم کم فهمیدند که استفاده از فرش مانعی برای ارتباط  خدا و بندگانش نیست و حکم به تحریم استفاده از فرش کنار نهاده شد و حتی آن قدر قداست پیدا کرد که پس از نماز سجاده فرش خود را لوله می کردند و باور پیدا کردند که اگر سجاده پس از نماز جمع نگردد  شیطان بر آن می نشیند.

فرش های ایرانی از همان ابتدا دارای فرم منتظمی بود که بنا بر سلیقه هر منطقه شکل و شمایل آن نیز متفاوت است. نقشه فرش های ایرانی را می توان به چند دسته؛ ایلی و هندسی و محرمات ( قلمدانی )، محرابی و نقش ماهی و گلدانی و گل فرنگ و قابی و شکارگاه و تلفیقی از این نقشه ها تقسیم کرد.

 به گل متقارن وسط فرش ترنج گفته می شد و به گوشه های آن محراب.
واژه محراب از مهرابه هایی گرفته شده از که مربوط به آیین مهرپرستی می باشد. ایرانیان تازه مسلمان شده میراث هنری نسل های گذشته خود را به آیین اسلام وارد کردند و نظم و تعریف نوینی از برپایی نماز و پرستش دسته جمعی خداوند به دیگر مسلمانان آموختند. نسل های جدید خلفای اموی و عباسی که دور از شبه قاره عربستان بزرگ شده بودند، بر خلاف سنت اعراب بادیه نشین از این هنر ایرانیان استقبال کردند و از مهرابه های ساخته شده در مساجد استقبال کردند و نمای مساجد زیباتر از قبل شد. اندک اندک این به سنت نهادینه  شد که مسجد باید یک سری شاخصه ها داشته باشد تا به آن مکان مسجد خطاب شود از جمله داشتن محراب، یعنی جایگاه ایستادن امام جماعت که جهت قبله را نیز با احداث آن تعیین می کردند. دیواره محراب ها ظاهری شبیه فرش های ایرانی داشت و از دو لچکی در گوشه برخوردار بود و بخاطر همین به این لچکی های در فرش ها، محراب فرش گفته می شود.

 

به مرور زمان و با توسعه فقه در اسلام، اهمیت به پاکی در بین مسلمانان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و مسلمین بدین منظور از زیراندازه هایی مانند حصیر و اندک اندک از فرش های بافته شده در مناطق خود استفاده کردند. از دوره سلجوقیان به بعد بافتن فرش های کوچک شبیه سجاده های کنونی آغاز شد. داشتن این جانمازها به دلیل اهمیت برپایی نماز در مکانی پاک هر روز بیشتر شد. در قالی های متعارف فضا برای فاصله دار بودن دو لچک به حد کافی برقرار است ولی درر سجاده نماز چون فضا کم و محدود است دو لچک به همدیگر متصل می شوند و شکلی شبیه دیواره محراب مسجد به خود می گیرند و به همین خاطر است که در فارسی به این فرش های سجاده ای فرش محرابی هم گفته می شود. فرش های محرابی غالبا در مساجد اهل تشیع مورد استفاده قرار می گیرند چون در فقه اهل سنت از ایستادن بر فرش هایی که دارای گل و بوته و تمثال جاندارن و اماکن باشد پرهیز داده شده است و در مساجد اهل سنت بیشتر مشاهده می شود که روی فرش هایی نماز می خوانند که به فرش تشریفات معروفند. فرش های ماشینی تشریفاتی ساده بافت هستند و گل و بوته و محراب و ستون ندارند. در پایین رول های فرش های تشریفات مکانی مشخص وجود دارد که به آن "خط پا" می گویند یعنی جایی که باید روی آن ایستاد. 

طرح اصلی فرش سجاده معمولاً محرابی است. داشتن قندیل، ستون و سر ستون در سجاده معمول است. دوران طلایی بافت سجاده اوایل سدهٔ 17 میلادی  ( قرن یازدهم هجری ) بوده است. شیعیان در بالای محراب سجاده های خود یا در حاشیه سجاده کتیبه‌هایی به نام ائمه معصومین - و اشعاری در مدح ایشان - و کلماتی چون «یا هو» یا حروف ابجد مانند ۱۲۱ (یا علی)، ۱۱ (هو) می بافتند. در حالی که سجاده‌ فرش های ایرانی با گل و بوته و نقش جانوران زیاد دیده شده، سجاده‌های مناطق دیگر - مانند آسیای صغیر -هرگز با شکل حیوانات دیده نمی‌شود. سجاده‌های بافت بلوچستان، افغانستان و ترکمنستان رنگ متن قرمز سیر،، ارغوانی تیره یا مشکی دارند.

فرش سجاده

فرش تشریفات

شایان ذکر است که در حال حاضر مُفتیان روشن ضمیر فراوانی در بین اهل سنت مشاهده می شوند که سخت گیری های سابق را ندارند و به سلیقه نمازگراران کنونی در انتخاب فرش مسجدشان احترام می گذارند. به همین دلیل در مساجد اهل سنت نیز می توان فرش های محرابی را نیز مشاهده کرد.