شیوه های بافت در فرش ایرانی

20 فروردین 1397

اساس و پایه اصلی دست بافته ها چله ها هستند. به گونه ای که با خارج کردن چله از ساختمان بافته، دست بافته متلاشی می شود و از بین می رود.در حالی که با خارج کردن دیگر عوامل،مانند پود و گره آسب وارد شده کمتر است.

شیوه های بافت در فرش ایرانی

اساس و پایه اصلی دست بافته ها چله ها هستند. به گونه ای که با خارج کردن چله از ساختمان بافته، دست بافته متلاشی می شود و از بین می رود.در حالی که با خارج کردن دیگر عوامل،مانند پود و گره آسب وارد شده کمتر است.


 
صویر1.چوب هاف، کوجی، چوب سر دار و زیر دار
 

از این رو شیوه های متنوع بافت که اساس تفاوت آنها در نحوه چله کشی است بدین شرح  می باشند:

1.شیوه بافت لول:

این شیوه بافت بیشتر در مناطق شهری مانند تبریز، اصفهان، قم، نایین، مشهد و... رایج است. در این شیوه تار های چله بر روی دار به گونه ای قرار گرفته اند که در محل گره زدن کاملاً به هم چسبیده اند و به کمک چوب هاف (در مناطق آذری) و چوب هاف و کوجی (در مناطق فارسی باف) به صورت زیر و رو قرار می گیرند.

در این شیوه معمولاً از دو پود استفاده می شود که پود زیر که از زیر ضربدر (یا وقتی هاف بالاست) عبور می کند، کم تاب و ضخیم است و پود رو که از بالای ضربدر (یا وقتی هاف پایین است) عبور می کند، نازک و پرتاب است.

زاویه بین چله ها در این شیوه بین 120-80 درجه در نوسان است. هر قوس در پشت فرش نشانگر یک گره است و در پشت فرش ردیف گره ها برجسته و متمایز دیده می شود.

 

تصویر2.نمای قرار گرفتن چله ها و زوایای بین آنها در بافت لول

 

2.شیه بافت نیم لول:

این شیوه بافت بیشتر در مناطق روستایی رایج است. از میزان فرش های تولید شده با شیوه های نیم لول به شدت کاسته شده است. در این شیوه تار های چله در هنگام چله کشی به گونه ای قرار می گیرند که فاصله ی بین تارهای چله در محل گره زدن به اندازه ی نصف قطر چله ی مورد مصرف باشد.در این شیوه پودی با قطر تقریبی چله ی مورد مصرف در هر رج ابتدا از زیر ضربدر و سپس از روی ضربدر کوبیده می شود.

زاویه بین چله ها در این نوع بافت بین 120-70 در جه است.نمای پشت هر گره در این فرش به صورت یک قوس و یک نم قوس است.

 

تصویر3. .نمای قرار گرفتن چله ها و زوایای بین آنها در بافت نیم لول

 

3.شیوه ی بافت تخت:

این شدوه بیشتر در مناطق عشایری رایج است. در این شیوه تارهای چله (در هنگام چله کشی) به گونه ای قرار می گیرند که فاصله بین تار های چله در محل گره زدن  حداقل به اندازه قطر چله ی مورد مصرف باشد. در این نوع بافت معمولاً پودی ضخیم تر قطر چله در هر رج، از بالای ضربدر کوبیده می شود. زاویه بین چله ها در این نوع بافت 170-180 درجه است و چله ها تقریباً در کنار هم قرار می گیرند. در این بافته، هر دو قوس در پشت فرش نشانگر یک گره است. پود در این فرش نیز از پشت فرش کاملاً مشخص است.

 

تصویر4. نمای قرار گرفتن چله ها و زوایای بین آنها در بافت تخت

 

4.شیوه کرباس باف:

در این شیوه بر خلاف بافت لول، نیم لول و بافت تخت  که پود بر گرد تار های چله به صورت مواج حرکت می کند، پود حالت سفت و کشیده دارد و این تار های چله هستند که نسبت به پود حرکت مواج دارند. این ویژگی بدین علت است که تارهای چله، کمی شل تر از معمول تحت کشش قرار بگیرند و با ادامه ی روند بافت، تارها سفت تر می شوند تا به صورت مستمر در هنگام بافت، تار های چله شل و متناسب با بافت تنطیم شوند.

در صورت شل نکردن تارهای چله رج های گره بر روی هم قرار نمی گیرند و در صورت ادامه ی کار تارهای چله پاره خواهند شد.ویژگی قابل توجه بافت کرباسی حرکت مواج تارهای چله است به صورتی که فاصله ی بین تارهای چله در این شیوه ی بافت، می تواند به هم چسبیده یا با فاصله ای معادل نصف قطر چله مورد مصرف و یا به اندازه ی قطر آن باشد، که بسته به میزان فاصله چله ها، نمای پشتی گره ها در فرش به صورت «تک نما» (هر قوس یک گره) و «نیم نما» (هر یک و نیم قوس معادل یک گره) و«جفت نما» (هر دو قوس معادل یک گره) است.  

 
تصویر5.نمای بافت کرباسی از پشت بافته

برگرفت از کتاب های:

شناخت گلیم، زهرا جزایری، انشارات سروش، 1380

مرمت قالی و زیر انداز، بیژن اربابی، دانشگاه هنر، 1386